- ۳ نظر
- ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۷
ادبیات کهن ایران، به مجموعه داستانهای شفاهی و مکتوب ایرانیها (مادی، پارسی، سکایی، اوستایی) گویند که توسط ماخذ دینی (اوستا)، نثر (تاریخ یونانی و کتیبههای فارسی باستان) و نظم (شاهنامه فردوسی، گشتاسب و کتایون ، شیرین و فرهاد) به دست ما رسیده است.
از داستانهایی که در ایران پیش از سلوکیان برای ما باقی مانده است، تنها داستانهای مادی (کوروش و آستیاگ، افسانه سمیرامیس، افسانه اربق، افسانه دوران کودکی کوروش، ستریانگایوس و زرینا، زریادرس واداتیس)، ادبیات فارسی باستان (زندگانی کوروش، بردیای دروغین)، سکایی (مردهای یک چشم، گریفینهای محافظ طلا، رستم دستان) و ادبیات زرتشتی (جم، جمشید، آبتین) میتوان نام برد که تعدادی از این داستانها در ادبیات فارسی نو (شاهنامه فردوسی) انعکاس یافته است.
انتخاب نام نیکو برای کودک
یکی از حقوق فرزند بر پدر و در واقع نخستین احسان و نیکی پدر نسبت به کودک، پس از تولّد، آن است که نام نیکو و مناسبی برای او انتخاب نماید. امام رضا علیه السلام فرمود:
أوّل ما یبرّ الرجل ولده أن یسمّیه باسم حسن فلیحسن أحدکم ولده.(189)
نخستین امری که پدر به وسیله آن به فرزندش احسان و نیکی می نماید، آن است که نام نیکو و زیبایی برای او انتخاب کند. پس البته باید هر یک از شما نام فرزندش را نیکو قرار دهد.
این پست در رابطه با موضوع حکایت چشمۀ زاینده هستش (پایه نهم)
حکیمى پسران را پند همى داد که جانان پدر، هنر آموزید
که مُلک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر به
محلّ خطر است؛ یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفاریق
بخورد امّا هنر، چشمهٔ زاینده است و دولت پاینده و اگر هنرمند
از دولت بیفتد، غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است،
هنرمند هر جا رود، قدر بیند و بر صدر نشیند و بى هنر، لقمه
چیند و سختى بیند.
گلستان سعدى
جنگ جنگی نابرابر بود
جنگ جنگی فوق باور بود
کیسه های خاکی و خونی
خط مرزی را جدا می کرد
دشمن بد عهد بی انصاف
با هجوم بی امان خود
مرزها را جدا می کرد
از میان آتش و باروت
می وزید از هر طرف هر جا
تیر های وحشی و سرکش
موشک و خمپاره و ترکش
آن طرف نصف جهان با تانک های آتشین در راه
این طرف ایرانیان تنها
این طرف تنها سلاح جنگ ایمان بود
خانه های خاک و خون خورده
مهد شیران و دلیران بود
شهر خونین شهر خرمشهر